جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٢ - الصفحة ٢٠٤
و اما سوال از تمسك بايع در تصحيح، به احاديثى كه در تحديد طريق وارد شده:
پس بدان كه در اين مقام چندين مرحله از كلام هست: اول اينكه آيا تحديد طريق، به چه، قدر، است؟. دوم آنكه آن تحديد مذكور در اخبار، از براى طريق مبتكر، است يا اعم؟ -؟. سوم آنكه آيا جايز است احياى زايد بر آن مطلقا يا نه؟ -؟. چهارم اينكه آيا جايز است تبديل شارع به زمين ديگر يا نه؟ -؟. پنجم اينكه تبديل نفعى مىبخشد در رفع جهالت تا تصحيح بيع باشد يا نه؟ -؟
اما اول: پس اظهر اين است كه حد طريق هفت ذراع باشد چنان كه در موثقهء سكونى 1 و روايت مسمع بن عبد الملك 2. بلكه در بحار از " نوادر راوندى " هم حديثى 3 نقل كرده كه اشعار به آن دارد. و اين قول، از اكثر اصحاب نقل شده. و قول ديگر پنج ذراع است. چنان كه موثقهء بقباق 4، دلالت دارد بر آن. و هر چند كه محقق و علامه اين تحديد را در خصوص طريق مبتكر نقل كرده‌اند (يعنى هر گاه كسى خواهد زمين مواتى را احياء كند و محتاج به راه باشد و كسى ديگر هم خواهد در جنب آن احياى مواتى كند. در كمتر از اين مقدار نمىتواند تصرف كرد) و لكن ظاهر اين است كه اين تحديد از براى مطلق شارع است، چنان كه جمعى از محققين گفته‌اند. و روايات هم منافات با اين ندارد. زيرا كه هر چند سؤال از حال 5 مبتكر است و لكن اعتبار 6 به عموم جواب، است.

1 و 2: وسائل: ج 17 ص 339، ابواب احياء الموات، باب 11 ح 5 و 6.
3: بحار: ج 104 ص 255، باب المشتركات و احياء الموات، ح 12.
توضيح: مطابق اين حديث عرض راه، 14 ذراع مىشود زيرا عبارت " ما بين العين الى العين خمس مأة ذراعا و الطريق الى الطريق اذا تضايق على اهله سبعة اذرع " آمده است. يعنى راه به طور دو طرفه در نظر گرفته شده.
4: وسايل: ج 13، باب 15، كتاب الصلح، ح 1.
5: علاوه بر اينكه سؤال از مبتكر است، ماهيت راه نيز طورى است كه غالبا عرض آن در حين ابتكار و تاسيس، عنوان مىشود. و روشن است كه نظريه محقق و علامه بر نظريه مصنف رجحان دارد.
6: اصل در موات عدم مالكيت بخش خصوصى، است و احياء و تملك نيازمند اذن خاص يا اذن عام امام (ع) است.
پس به هنگام تعارض " خصوص مورد " با " عموم اعتبار " در اينجا خصوص مورد، مقدم است. زيرا اصل عدم صحت تملك است در مورد شك، و در اينجا تعدى از مورد نص باطل است، پس نظريه مرحوم ميرزا، مرجوح مىباشد.
اصل و اساس اين بحث، به راه‌هاى مزارع مربوط است. و در ساير راه‌ها به طبيعت جامعه و عرف عملى مردم واگذار شده است. و مطلوب ترين عرض براى راه در اسلام (حد اقل) شصت ذراع است. رجوع كنيد: بحار: ج 104، ص 254، احياء الموات، ح 6. موثقهء على بن ابى حمزه
(٢٠٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 ... » »»
الفهرست