الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٤١
بر آن گذاشته مىشود پاك باشد و كافى است در طهارت موضع سجده پا كى سطح ظاهر آن و اگر چه باطن آن يا سطح ديگر يا زير آن نجس باشد پس هر گاه مهر خود را گذاشت بر محل نجس و خود مهر پاك بود تمام آن يا سطح ظاهر آن نماز صحيح است (مسألة 2) واجب است ازاله كردن نجاست از مساجد كه مراد داخل آن و سقف و بام و طرف داخل از ديوارهاى آن باشد بلكه از طرف خارج از آن بنابر احوط مگر آنكه ديوار را واقف جزء مسجد قرار نداده باشد بلكه اگر واقف مكان مخصوصى از مسجد را جزء قرار ندهد حكم مسجد بر آن جارى نمىشود و وجوب ازاله نجاست از مساجد فورى است كه تاخير آن بدون عذر معصيت است پس جايز نيست تاخير انداختن به مقدارى كه عرفا منافى با فوريت باشد و حرام است نجس كردن مساجد بلكه جايز نيست داخل كردن نجاست عينيه در آن و اگر چه موجب تنجيس نباشد ما دامى كه موجب هتك حرمت مسجد باشد بلكه مطلقا جايز نيست بنابر احوط و اما داخل كردن چيز متنجس ضرر ندارد مادامى كه مستلزم هتك نباشد (مسألة 3) ازاله نجاست از مساجد واجب كفائى است و اختصاص ندارد به آن كسى كه نجس كرده يا سبب تنجيس آن شده بلكه واجب است بر هر كسى و بقيام بعض از ديگر آن ساقط مىشود (مسألة 4) هر گاه نجاستى ديد در مسجد و وقت نماز هم داخل شده پس اگر وقت نماز وسعت دارد ازاله را مقدم دارد و إلا نماز را مقدم دارد و در صورت اول هر گاه قبل از ازاله مشغول نماز شود در صحت آن اشكال است چه در همان مسجد نماز كند چه در غير آن لكن اقوى صحت است اگر چه معصيت كرده بسبب ترك مبادرت بازاله و اگر قدرت بر ازاله نداشته باشد مطلقا يا تا زمان معينى نماز كردن او در زمان عدم قدرت چه در آن مسجد چه در غير آن مانعى ندارد و هم چنين هر گاه با قدرتش كسى ديگر مشغول بازاله شد او مانعى ندارد از مبادرت به نماز پيش از تحقق ازاله (مسألة 5) هر گاه شخص نماز كرد و بعد از نماز معلوم او شد كه مسجد نجس بوده نمازش صحيح است و هم چنين است هر گاه مىدانست نجاست مسجد را لكن از روى غفلت نماز خوانده و اما اگر در بين نماز علم پيدا كند يا ملتفت شود پس آيا واجب است كه نماز را تمام كند و بعد ازاله كند يا آنكه نماز را باطل نمايد و مبادرت بازاله كند دو وجه يا چند وجه است در اينجا و اقوى آنست كه نماز تمام كند (مسألة 6) هر گاه موضعى از مسجد نجس باشد جايز نيست نجس كردن آن موضع ثانيا به نحوى كه باعث تلويث باشد بلكه با عدم تلويث نيز جايز نيست
(٤١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 ... » »»