الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٤٥
شرط است بلى جايز نيست فروختن انها براى خوردن و نحو آن از استعمالات محرمه و در بعضى از انها جايز نيست فروختن مطلقا مثل ميته و عذرات (مسألة 32) هم چنان كه حرام است خوردن و آشاميدن چيز نجس همچنين حرام است سبب شدن از براى خوردن و آشاميدن ديگرى و هم چنين سبب شدن از براى استعمال آن در چيزى كه طهارت در آن شرط است پس اگر فروخت يا عاريه داد چيز نجسى را كه قابل تطهير است واجب است إعلام به نجاست آن كند و اما اگر او سبب در استعمال آن نشده مثل آنكه ديد شخصى را كه ماكول يا مشروب آن يا لباسى كه در بردارد و با آن نماز مىكند نجس است واجب نيست كه آن را اعلام كند (مسألة 33) جايز نيست خورانيدن مسكرات به اطفال بلكه واجب است كه ايشان را ردع از آن كنند و هم چنين است ساير اعيان نجسه هر گاه مضر باشد براى ايشان بلكه مطلقا جايز نيست و اما خورانيدن چيز متنجس به اطفال پس اگر نجس شدن آن بسبب آن بوده كه دست طفل نجس بوده ظاهرا باكى نداشته باشد و اگر از سابق نجس شده بوده پس اقوى جواز سبب شدن در خوردن ايشان است و اگر چه احوط ترك آن است و اما ردع ايشان از خوردن و آشاميدن چيز متنجس هر گاه شخص سبب نشده باشد پس واجب نيست بلا اشكال (مسألة 34) هر گاه موضعى از خانه يا فرش شخص نجس باشد و ميهمانى بر او وارد شود و با رطوبت مسريه آن موضع نجس را ملاقات كند آيا واجب است اعلام آن يا نه محل اشكال است و اگر چه اعلان احوط بلكه خالى از قوت نيست و هم چنين است هر گاه طعام براى او حاضر كرد و بعد علم به نجاست آن پيدا كرد بلكه همچنين است هر گاه طعام از غير بوده و جماعتى مشغول به خوردن بودند پس يكى از آن جماعت در آن طعام نجاستى ديد و اگر چه در اين صورت عدم وجوب اعلام ديگر آن خالى از قوت نيست به جهت آنكه او سبب خوردن طعام نجس نشده به خلاف صورت پيش (مسألة 35) هر گاه شخص از همسايه خود عاريه گرفت ظرفى يا فرشى يا چيز ديگر و در نزد او نجس شد پس در وقتى كه آن را به صاحبش رد مىكند واجب است كه او را اعلام كند يا نه در مسألة اشكال است و احوط اعلام است بلكه خالى از قوت نيست هر گاه آن چيزى كه عاريه گرفته و نجس كرده چيزى باشد كه مالك آن را استعمال كند در چيزى كه طهارت در آن شرط است (م 36) اگر شخصى مال كسى را كه قابل تطهير است مثل خرما و انگور مثلا نجس كرد و به مالك اعلام نكرد آن مالك فروخت معامله آن صحيح است چون
(٤٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 ... » »»