الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ١٠
اعاده كند يا قضاء (مسألة 58) هر گاه تقليد كرد مجتهدى را و آن مجتهد وفات كرد پس تقليد ديگر كرد وان هم وفات نمود پس تقليد كرد مجتهدى را كه قائل است به وجوب بقاء بر تقليد ميت يا بجواز بقاء پس آيا باقى بماند بر تقليد مجتهد اول يا بر تقليد مجتهد ثانى اظهر بقاء بر تقليد ثانى و احوط مراعات احتياط است (مسألة 59) كفايت مىكند در تحقق تقليد گرفتن رساله و ملتزم شدن به عمل كردن به آنچه در رساله است و اگر چه نداند كه چه در رساله نوشته شده و عمل هم نكند پس نكند پس اگر وفات كرد مجتهد او جايز است از براى او بقاء و اگر چه احوط با عدم علم به آنچه در رساله است بلكه با عدم عمل و اگر چه بعد از علم باشد عدم بقاء و عدول بحى است بلكه احوط به احتياط استحبابى عدم بقاء است مطلقا و اگر چه بعد از علم و عمل بوده باشد (مسألة 60) در احتياطات اعلم هر گاه از براى او فتوائى نباشد مقلد مخير است ما بين عمل باحتياطات و بين رجوع به غير اعلم با ملاحظه الاعلم فالاعلم (مسألة 61) احتياطاتى كه مذكور است در رساله يا استحبابى است وان در وقتى است كه پيش از آن يا بعد از آن فتوائى باشد و با وجوبى است وان در وقتى است كه با او فتوائى نباشد و آن را احتياط مطلق مىنامند و در چنين احتياطات مقلد مخير است ما بين عمل بان و يا رجوع به مجتهد ديگر و اما در قسم اول كه احتياط استحبابى باشد رجوع به غير جايز نيست و عمل بان هم واجب نيست بلكه مقلد مخير است ما بين عمل به مقتضاى فتوى و بين عمل كردن بان احتياط (مسألة 62) هر گاه دو مجتهد در همه جهت با هم مساوى باشند عامى مخير است ما بين تقليد هر كدام كه خواسته باشد و جايز است نيز كه تبعيض كند در تقليد حتى در احكام عمل واحد مثل آنكه فتواى يكى از آن دو مجتهد مثلا وجوب جلسه استراحه و استحباب سه مرتبه گفتن تسبيحات اربع باشد و فتواى ديگرى به عكس جايز است كه عامى در استحباب تثليث تقليد مجتهد اول كند و در استحباب جلسه استراحه تقليد ثانى (مسألة 63) مخفى نماند كه تشخيص موارد احتياط از براى عامى كه خواسته باشد عمل به احتياط كند مشكل است زيرا كه لا بد است از اطلاع تام و با وجود اين گاهى مىشود كه دو احتياط با هم معارض است ولا بد است از آنكه قوه داشته باشد كه بتواند ترجيح دهد يكى را بر ديگرى و گاهى مىشود كه عامى ابدا ملتفت نيست به اشكال مسألة تا احتياط كند و گاه است كه احتياط در ترك احتياط است مثلا احوط ترك وضو گرفتن بابى است كه استعمال شده در رفع حدث اكبر لكن هر گاه فرض شد كه آب منحصر بان شد در اينجا احتياط
(١٠)
مفاتيح البحث: الإحتياط (4)، الوجوب (2)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 ... » »»