جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٢ - الصفحة ٨
فروختم فلان قدر غله را به فلان قدر پول در فلان مدت. و مشترى بگويد: قبول كردم. و احوط آن است كه صيغه را ترك نكنند. والله العالم.
9 - سئوال: هر گاه ده من جو را، حال بدهند كه ده من گندم يك ماه ديگر يا دو ماه ديگر بگيرند چه صورت دارد؟
جواب: تعيين مدت، خوب نيست، هر گاه به عنوان سابقه باشد.
10 - سئوال: منافع " بيع شرطى " را در ايام خيار، بالاجاره يا بالمصالحه منتقل مىتوان ساخت (بدون آنكه شرط اسقاط خيار بشود در تمام مدت، الا روز آخر مثلا)، آيا به اين شرط انتقال بالاجاره يا بالمصالحه صحيح است و بدون اين شرط نه؟ و اين شرط با اصل بيع، منافى و مخل و مفسد هست يا منافى و مخل و مفسد نيست؟
جواب: هر گاه در بيع، شرط خيار را چنان قرار داده باشد كه زمان خيار منفصل باشد از عقد، مثل آنكه بگويد: اين زمين را به تو فروختم به بيع يك تومان و شرط كردم با تو كه بعد از انقضاى يك سال هر گاه رد مثل ثمن را در ظرف پنج روز به سوى تو نمايم مسلط باشم بر فسخ بيع و شرط كردم با تو كه اين خيار، بعد از انقضاى اين مدت در ظرف اين پنج روز، از براى من باشد و مشترى قبول كند پس اظهر جواز آن است و اشكالى ظاهرا در جواز اجاره دادن مبيع در ظرف يك سال و مصالحهء منافع در اين صورت، نيست و اين شرط هم منافاتى با بيع ندارد و مخل و مفسد نيست.
و اما هر گاه زمان خيار متصل به زمان عقد باشد مثل اينكه بگويد: فروختم اين زمين را به يك تومان و شرط كردم با تو كه از حال، الى انقضاى يك سال تمام، خيار از براى من باشد كه هر وقت در ظرف اين سال، رد مثل به تو نمايم مسلط باشم بر فسخ بيع. پس در اينجا در صحت اجاره، بلكه مصالحه اشكال هست و چنان كه صحت آن بر حقير، ظاهر نيست، بطلان آن نيز معلوم نيست، بلكه صحت آن، خالى از قوت نيست. اما تفصيل مىخواهد كه وقت، اقتضاى بيان آن را نمىكند. لهذا در اين صورت، الحال توقف دارم.
11 - سئوال: شخصى را كه ابواب كرده باشند والجاء مال خود را در معرض بيع در آورد، مىتوان مال او را خريد يا نه؟
(٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 ... » »»
الفهرست