جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٢ - الصفحة ٦٩
58 - سئوال: شخصى زمينى بفروخت به كسى به ده تومان. و بعد سه روز مشترى نصف آن زمين را فروخت به شش تومان. و از براى بايع غبن فاحش ظاهر شد. خواست ادعاى غبن بكند احدى به او گفت كه معامله چنين مىباشد. يعنى گاه هست نفع مىشود و گاه نقصان. و اين شخص هم دعوى نكرد. آيا خيار او ساقط مىشود يا نه؟ -؟.
جواب: هر گاه بعد از مرافعه، ثابت شود كه بايع در حين بيع جاهل به قيمت بوده، و در وقت بيع هم به اين قيمت اعلى مىارزيد، مسلط است بر فسخ بيع. و بنا بر " فوريت دعوى غبن " هم چون مفروض جهالت است كه ناشى شده از نادانى اصلى، يا مغرور شدن به قول آن شخص كه گفته " معامله چنين مىباشد " هم، ظاهر اين است كه دعوى مسموع است و خيار ساقط نيست. و چون مطلب مرافعه مىخواهد، در حين مرافعه حقيقت معلوم خواهد شد.
59 - سئوال: هر گاه كسى گندمى به سلف بخرد از مزرعهء خاصى. و در آن سال از آن مزرعه گندم به عمل نيايد و حاصل آن تلف شود. حكم آن چه چيز است؟.
جواب: هر گاه گندم زمين معينى بخرد ظاهرا صحيح نيست. به جهت آنكه شرط سلف آن است كه مبيع در ذمه باشد نه عين معين. و اگر مراد گندم آن مزرعه باشد خواه از زرع خود آن شخص يا از غير او مثل اينكه صد من خرماى بصره به سلف مىخرد. پس آن بيع صحيح است.
و هر گاه در آن سال حاصل آن مزرعه تلف شود، مخير است مشترى، ميان آنكه فسخ كند و تنخواه خود را پس گيرد، و اينكه صبر كند تا سال آينده. و بعضى گفته‌اند كه مىتواند قيمت آن گندم در انقضاى موعد بگيرد و لكن حقير در اين تأمل دارم.
بعضى اخبار صحيحه دلالت بر عدم آن، دارد.
60 - سئوال: غناء كه شرعا مذموم است كدام است؟ استماع مراثى و قرآن كه با لرزش آواز، باشد چه صورت دارد؟.
جواب: اظهر در غناء، رجوع به عرف است. يعنى آنچه را در متعارف
(٦٩)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 ... » »»
الفهرست