إثنا عشر رسالة - المحقق الداماد - ج ٣ - الصفحة ١١
حق و انكشاف بطلان باطلى است پس تواند بود كه ظن مجتهد كه در دين نشأ قايم است به نفس او موافق ثواب نبوده باشد و بعد از موت خطأ آن ظن منكشف شود پس اعتقاد و قائم به نفس مجتهد كه متبع است باقى نماند و استصحاب بقاء آن اعتقاد به طريق زمان حيات معقول اين است چه در استصحاب بقاء موضوع بر حال خود معتبر است چنانچه در مقام خود مقرر و مبين شده است پس حال موت را به حال حيات مقايسه كردن بىبصيرتى است و از اين جهت موت مجتهد موت وجوب اتباع ظن اوست و اين نكته لطيف و دقيق و از نظر عين غير مستمهر مستور و محجوب است و چون مجتهد در عصرى متعدد باشد واجب است بر مقلد كه تابع اعلم و مقلد او بوده باشد و اگر در علم متساوى بوده باشند تقليد اورع لازم است و اگر در ورع نيز متساوى بوده باشند مقلدين در تقليد هر كدام از ايشان كه اختيار كنند مختارند و حق آنست كه همچنان كه به مقتضاى عنايت و رحمت و لطف و حكمت واجب است كه الله تعالى عصر را از مجتهد خالى نگذارد و همچنين واجب است كه به عنايت الهى (مجتهد) كه اعلم يا اورع مجتهدين عصر بوده باشد مفقود مقلدين نباشد و خير تحقيق اين مسأله علم اصول است و ثبوت اجتهاد و مجتهدين
(١١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة