الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ٦٦
حرام مىگردد و نجس هم مىشود بنابر قول به نجاست آن (مسألة 3) هر گاه از عصير جوش آمده كه دو ثلث آن كم نشده باشد ريخته شود در آنكه دو ثلثش كم شده است مشكل است طهارت آن و اگر چه دو ثلث مجموع برود به جهت آنكه ورود عصير نجس بر پاك شده منجس آن است به خلاف آنكه اگر ريخته شود در عصيريكه دو ثلث آن كم نشده باشد و اگر چه نزديك باشد و اگر عصير جوش نياميده را در جوش آمده بريزند ظاهرا اشكال نداشته باشد و شايد سرش آن باشد كه نجاست عرضيه كه عصير جوش نيامده از جوش آمده پيدا كرد ذاتيه شد به جوش آمدن خودش و اگر چه فرق ما بين او و صورت اول خالى از اشكال نيست و محتاج بتأمل است (مسألة 4) هر گاه دو ثلث عصير بدون جوش آمدن كم شود ديگر به جوش آمدن بعد نجس نمىشود و از اينجا گفته مىشود كه در مويز و كشمش ذهاب ثلثين انها شده است به هوا يا آفتاب (مسألة 5) عصير تمرى يا زبيبى به جوش آمدن نه حرام مىشود و نه نجس بنابر اقوى بلكه مناط حرمت و نجاست در اين دو اسكار است يعنى مستى آورنده (مسألة 6) هر گاه شك كرد در آنكه عصر جوش آمده بنا گذارد بر عدم جوش آمدن كما اين كه هر گاه شك كرد كه دو ثلث آن كم شده يا نه بنا گذارد بر كم نشدن (مسألة 7) هر گاه شك كرد در اين كه غوره است يا انگور بگويد غوره است (مسألة 8) هر گاه شخص انگور يا زبيب يا خرما را در خم ريخت كه سركه شود باكى نيست هر گاه بادنجان يا خيار يا نحو آن را با آن بريزد و اگر چه بعد از آن باشد كه انگور يا مويز يا خرما را ريخته باشد خواه بعد از غليان باشد يا پيش از غليان (مسألة 9) سركه انگور هر گاه ترشى او زائل شود به نحوى كه مثل آب گردد باكى ندارد مگر در وقتى كه بجوشد چه در اين هنگام بايد يا دو ثلث آن برود يا دوباره سركه شود (مسألة 10) شيره كه از خرما گرفته اند يا آن شيره كه از خرما بيرون مىآيد بدون عصر و در ته ظرف جمع مىشود مانعى ندارد از آنكه در آب گوشت ريخته شود و لازم نيست كه دو ثلث آن برود مثل خود خرما (هفتم) از مطهرات انتقال است مثل منتقل شدن خون انسان يا حيوانى كه خون جهنده دارد بجوف حيوانى كه صاحب خون جهنده نباشد چون پشه و شپش و باز مثل منتقل شدن بول نجس به گياه و درخت ونحو اينها و شرط است در انتقال آنكه آن خونى كه منتقل شده ديگر نسبت بمنتقل عنه ندهند يعنى مثلا خون شپش را نگويند خون انسان است و الا پاك نخواهد شد مثل خونى كه زالو مكيده از آدمى كه بعد از مكيدن هيچ كس نمىگويد كه اين
(٦٦)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 ... » »»