الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ١ - الصفحة ١٩٠
انجناب جريده طلبيد وان دو را نصف كرد يكى را نزد سر ميت ويكى را نزد پاى او قرار داد وفرمود كه تخفيف داده مىشود از عذاب اين ميت ماداميكه اين دو چوب تر است ودر حديث است كه چون حضرت آدم ع از بهشت فرود امد وحشت داشت از خداوند عالم مسئلت كرد كه مأنوس گرداند او را بدرختى از درختان بهشت خداوند منان بجهت انس او نخله را مقرر فرمود وبود آن نخله انيس او تا وقت وفات او وصيت فرمود كه بگذارند دو جريده در كفن او بجهت انس او واين عمل ما بين پيغمبران ع معمول بود ودر جاهليت متروك شده بود ورسولخدا ص آن را احياء فرمود وبدانكه جريده چوب درخت خرما است وقتى كه برگهاى او را بگيرند والا او را سعف مىگويند چنانچه شهيد ثانى فرموده (مسألة 1) جريده بهتر آنست كه از نخل باشد واگر ميسر نشود از چوب سدر والا از چوب بيد يا انار والا هر چوب ترى باشد كافى است (مسألة 2) چوب خشك براى جريدة كافى نيست (مسألة 3) بهتر اين است كه طول جريده بمقدار يك ذراع باشد واگر چه كمتر وبيشتر از يك ذراع نيز كافى است ودر عرض هر چه كلفت تر باشد كه ديرتر خشك شود بهتر است (مسألة 4) بهتر در كيفيت وضع جريدتين آنست كه يكى را چسبيده ببدن در طرف راست ميت نزد چنبره گردن گذارند تا هر جا برسد وديگرى را در طرف چپ بالاى پيراهن نزد چنبره تا هر جا برسد واز بعض اخبار مستفاد مىشود كه يكى را زير بغل راست وديگرى را ميان دو زانو كه نصف آن بر آن بالا برسد واز بعض ديگر مستفاد مىشود كه هر دو را در پهلوى راست ميت گذارند وظاهر اين است كه در تحقق استحباب جريدة هر طريقى كه با ميت گذارند كفايت كند حتى اين كه اگر در ميان قبر با او گذارند (مسألة 5) هر گاه بجهت فراموشى يا نحو آن جريدة با ميت گذاشته نشد بالاى قبر او قرار دهند (مسألة 6) هر گاه يك جريده بيشتر نباشد همان يكى را در جانب راست او بگذارند (مسألة 7) اولى اين است كه بنويسند بر جريدتين اسم ميت واسم پدر او وشهادت او را بوحدانيت خدا ورسالت حضرت رسول ص ووصايت ائمه عليهم السلام بهمان نحو كه در حواشى كفن مستحب بود نوشتن آن باين نحو كه فلان بن فلان يشهد ان لا اله الا الله الخ (فصل بيست وچهارم) در تشييع جنازه وادب آن است بدان كه از براى اولياء ميت مستحب است كه مؤمنين را اعلام نمايند تا حاضر شوند بر جنازه ونماز بر او واستغفار كنند از براى او ومستحب است كه مبادرت كنند
(١٩٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 ... » »»