جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٢٨٢
چون غافل بوده است از استطاعت و وجوب حج، باز ظاهر اين است كه آن عقد، صحيح است و مشغول ذمه به حج نيست. به جهت آنكه غافل مكلف نيست و خطاب حج به او متعلق نشده و در وقتى كه متنبه شد، مال از دست او به در رفته است.
417 - سؤال: هند، زوجه زيد، هرگاه تخمينا يكصد و پنجاه تومان فضى از بابت قيمت ملك و مسيه‌آلات و فروش و گوسفند و غيرها، نقد تواند كرد و خود را به انفرادها، به همين تنخواه، مستطيع داند، لكن چون رفتن هند مزبوره به مكه بدون محرم ممكن نيست و محرم هند مزبوره هم منحصر به زيد شوهر او است، آيا لازم است بر هند، كه از تنخواه خود، قدرى به زيد، هبه نمايد كه زيد به اتفاق هند، رفته باشد يا نه؟
و در صورت لزوم آيا بر زيد، لازم است قبول هبه هند يا نه؟ و در صورت عدم لزوم قبول هبه، آيا مىتواند هند، مجموعه تنخواه خود را هبه زيد نمايد و زيد مذكور را مستطيع نمايد يا نه؟ و در صورت صحت، آيا از هند، اسقاط حج مىشود؟ آنچه موافق شرع انور بوده باشد بيان فرمايند.
جواب: وجود محرم، شرط استطاعت زن نيست، مگر اينكه زنى باشد كه بى محرم، از براى او ميسر نباشد كه برود. و هرگاه چنين باشد و تواند كه متكفل محرمى بشود كه او را ببرد، واجب است بر او كه متكفل شود. و هرگاه بذل حج كند از براى محرم، يعنى بگويد بيا همراه من، و من متكفل تو مىشوم و زاد و راحله ونفقه رفتن و آمدن تو را و عيال تو را مىدهم كه همراه من بيايى و حج بكنى براى خود، واجب است بر آن محرم، قبول آن. و همچنين هرگاه آن محرم، مالك بعضى اين امور باشد و او تتمه را به او بدهد كه حج كند واجب است قبول.
و آنچه مشهور است كه واجب نيست كه كسى مال به كسى هبه كند كه او اگر قبول آن مال كند مستطيع مىشود. بذل حج از آن باب نيست.
و در صورتى كه از براى زن ميسر نشود رفتن و كسى محرمى همراه او نباشد و بدون آن، حج نتواند، از او ساقط است و با وجود اميدوارى اينكه بعد از اين، محرمى به هم رسد و تواند رفت. استيجار حج در حال حيات هم بر او واجب نيست و همچنين
(٢٨٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 276 277 279 280 281 282 283 284 285 286 287 ... » »»
الفهرست