الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ١٧
و شفاعت آن سرور صلى الله عليه وسلم مر عاصيان را فتنبة كريمه ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله يد الله فوق ايديهم يعنى آن كسانى كه بيعت مىكنند با تو بدرستى كه بيعت با خدا مىكنند سبحان الله چه مقدار مرتبه قرب است آرى خليفه مطلق هم رسول بر حق است يد الله فوق ايديهم اسرارى دارد كه بيرون از حيطه تحرير است قلم اينجا رسيد و سر بشكست كريمه وما كان الله ليعذبه وانت فيهم يعنى حق تعالى عذاب نمىفرستد بر كفار و (1) حال آنكه وجود مسعود تو در ميان آنها است اى عزيز قوم هر نبى بعد از طغيان مورد نزول عذاب مىگشت و امت آن حضرت از نزول عذاب الهى در دار دنيا مأمون اند به سبب بودن وجود مبارك او عليه الصلوة والسلام در ميان امت خود إلى يوم القيمه اگر وجود مسعود او عليه الصلوة و السلام در ميان ما نبودى هر آينه به سبب انواع طغيان مستحق انواع عذاب مىگشتيم ترديد است مر قول محرومان را كه او از ميان ما رفت و خاك شد خاك باشد در دهان آن قوم كريمه يا أيها النبي انا ارسلناك شاهدا ومبشرا ونذيرا وداعيا إلى الله باذنه وسراجا منيرا يعنى اى نبى مكرم ما فرستاديم ترا در حالى كه شاهد هستى بر احوال امت و بشارت دهنده هستى مر مومنان را به دخول جنت و ترساننده هستى مر كفار را به دخول دوزخ و خواننده هستى مرد و مرا بسوى بندگى او تعالى به اذن او و چراغ روشن هستى اين جمله تشريفات و تعظيمات كه از جانب او تعالى مر حبيب او را صلى الله عليه وسلم عطا شده است قابل غور هستند در آخر آيته فرمود و چراغ روشن هستى و اين چراغ از نور ذات الهى روشن شده است وهابيان در پى اطفاء اين چراغ هستند يريدون أن يطفؤا نور الله بأفواههم والله

(1) يعنى از آنكه وجود مسعود تو در ميان آنها است بر ايشان عذاب نخواهد كرد.
(١٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 ... » »»