الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ٢٠
القول ما قال الشيخ النجدى اما حق تعالى حبيب خود را از شر آنها نجات داد مشهور و معروف است از آن روز نام شيطان شيخ نجدى مقرر گشت ببين كتب لغت غياث و غيره شيخ ابن عربى رحمة الله عليه در كتاب مسامرات خود آورده است كه سالكيه قريش بناى كعبه معظمه مىكردند و در وضع حجر اسود اختلاف افتاد هر رئيس قوم مىگفت كه من مستحق اين خدمتم آخر به صلاح يكى از آنها قرار بر آن گرفت كه هر كه فردا اول از دروازه فلان به حرم در آيد او را سپرد اين كار شود اتفاقا حضور انور صلى الله عليه وسلم كه در عمر 25 سالگى بود اول از آن دروازه درآمد جمله به اتفاق گفتند هذا الامين رضينا به آن حضرت به جهت مراعات خاطر همه رئيسان امر فرمود كه حجر مبارك را بر گليمى داشتند و هر رئيس را امر فرمود كه يك گوشه گليم را گرفته حجر شريف را بالا كنند چون چنان كردند خود به دست مبارك برداشته بر محل مقرر او ثبت نمود در آن حالت شيطان به صورت شيخ نجدى ظاهر گشت و اشاره كرد رسول مقبول را عليه الصلوة والسلام به سنگى يعنى اين سنگ را در پس حجر استوار بكن مقصودش آن بود كه هرگاه سنگ ديگر در آن طاق داشته شود هر آينه حجر اسود پس خواهد غلطيد و مردم فعل او را عليه الصلوة والسلام مشئوم خواهند دانست اما حضور انور عليه الصلوة و السلام به نور نبوت مقصد او را دريافته فرمود اعوذ بالله من الشيطان الرجيم پس خائب و خاسر ناپيدا گشت مسامرات باب بناء الكعبه از آن وجه حضور انور صلى الله عليه وسلم نجديان را قرن الشيطان فرمود كما في البخارى هناك الزلازل والفتن وبها يطلع قرن الشيطان وعن ابن عمر انه سمع النبى صلى الله عليه وسلم وهو مستقبل المشرق يقول الا ان الفتنة ههنا من حيث يطلع قرن الشيطان بخارى هرگاه كه نجديان را با
(٢٠)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 ... » »»