الأصول الأربعة في ترديد الوهابية - حكيم معراج الدين - الصفحة ١١٥
شمايان چه مقدار است از جماعة اولى كه مقلدين را خطابهاى شرك وكفر و غيره مىدهند سوال است كه شمايان در اعمال و عقائد پيروى مقتدايان خود چون قاضى شوكانى و مولوى اسمعيل دهلوى و صديق حسن خان بهوپالى مىكنيد يا نه اگر مىكنيد شمايان هم مقلدين ثابت گشتيد فرق ما و شما اين است كه مايان مقلدين امام ابوحنيفه و شمايان مقلدين شوكانى و غيره و نسبتى كه از شرك و كفر و بدعت به جماعت مقلدين مذاهب مىكنيد بر شمايان هم راست مىآيد و اگر پيروى آنها نمىكنيد پس چنانچه الجرح على ابى حنيفه و غيره مىنويسد كدام جرحى هم بر آنها نوشته ايد يا نه اگر نوشته ايد كدام است و اگر نه باعثش چيست و اگر گويند كه مايان پيروى احاديث رسول اكرم صلى الله عليه و سلم مىكنيم پس در اينجا سؤال اين است كه آيا شمايان را صحبت خير البشر عليه الصلاة والسلام حاصل شده است و به گوش خود از حضور اقدس او صلى الله عليه و سلم احاديث شنيده ايد يا نه اگر شق اول است ثابت كنيد صحبت خود را و اگر شق ثانى است پس شمايان را احاديث مباركه كه رسانيد اگر گويند كه احاديث مايان را مصنفين كتب احاديث چون صحاح سته وغيرهم رسانيدند پس سوال اين است كه اصحاب صحاح وغيرهم از راويانى كه نقلى احاديث مىكنند معتمدين و موثقين بودند يا اگر موثقين نبودند بر قول و روايت آنها عمل كردن خطا است و اگر موثقين بودند به كدام دليل اگر گويند به دليل آنكه بزرگان دين چون امام بخارى و امام مسلم و ابو عيسى ترمذى ويحيى بن معين و حاكم و ابن جوزى و امام سيوطى و غيره هم آنها را معتمدين و موثقين نوشته اند گويم الحمد لله چشم ما روشن دل ما شاد كه اين عين تقليد شخصى است كه معناى تقليد قبول كردن قول شخصى است بلا طلب دليل اما افسوس كه براى شمايان آفتى ديگر پيدا كرده و تراشيده خود شمايان پيش مىآيد كه تقليد شخصى كفر و شرك و بدعت است
(١١٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 ... » »»