زمزمه سقط جنين به گوش مى رسد و افرادى كه شأن آنها دخالت در اين امور نيست آن را تجويز كرده اند!
در هر صورت، اسقاط حمل چه بعد از تعلق روح به آن و چه قبل از آن حتى در صورت نطفه بودن حرام است.
مسأله 2 - اگر حمل سقط شده نطفه باشد بيست مثقال شرعى طلا (هر مثقال سه ربع مثقال صيرفى است) و اگر علقه باشد چهل مثقال و اگر مضغه باشد شصت مثقال و اگر استخوان پيدا كرده هشتاد مثقال و اگر گوشت پيدا كرده صد مثقال و اگر روح در آن دميده شده چنانچه پسر باشد يك هزار مثقال و چنانچه دختر باشد پانصد مثقال طلا بايد به ورثه آن سقط شده داده شود.
مسأله 3 - جلوگيرى از انعقاد نطفه از راه (عزل) در صورتى كه زن اجازه بدهد جايز است و اگر اجازه ندهد گر چه مكروه است ولى جايز است و ديه هم ندارد.
مسأله 4 - خود دارى كردن از نزديكى با زن بيش از چهار ماه جايز نيست و پيش از آن در صورت اشتياق به آن مكروه است.
مسأله 5 - خود دارى كردن از ازدواج چه براى مرد و چه براى زن در صورت ترس ارتكاب حرام، حرام است و بدون ان مكروه است.
مسأله 6 - به كار بردن وسائلى كه مانع از ريختن نطفه در رحم زن مى شود، حكم عزل را دارد كه در مسأله سوم بيان شده است.
مسأله 7 - هيچ كدام از زن و مرد حق ندارند خود را عقيم كنند و يا مثلا زن راضى شود رحمش را بيرون آورند و چنين كارى جايز نيست.
مسأله 8 - بقيه راههاى جلو گيرى از آبستنى مانند خوردن قرص ضد باردارى، جا گذاشتن وسيله اى در رحم كه مانع انعقاد نطفه مى شود جايز است و اشكالى ندارد.