مسأله 1327 - هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور اهالى ديده شوند، يا بقدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود اهل آن را نبيند، كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند، وقتى به اندازه اى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، اهلش از آنجا ديده نمى شدند، بايد نماز خود را شكسته بخواند.
و نيز اگر پستى و بلندى خانهها بيشتر از معمول باشد، بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
مسأله 1328 - اگر از محلى مسافرت كند كه اهل ندارد. وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل اهل داشت از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1329 - اگر بقدرى دور شود كه نداند صدايى را كه مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند. ولى اگر بفهمد اذان مى گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
مسأله 1330 - اگر بقدرى دور شود كه اذان خانهها را نشنود ولى اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مى گويند بشنود، نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1331 - اگر به جايى برسد كه اذان شهر را كه معمولا در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1332 - اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد، در جايى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط، اهالى را نبيند و گوش متوسط، صداى اذان معمولى را نشنود.
مسأله 1333 - اگر موقعى كه سفر مى رود شك كند كه به حد ترخص يعنى جايى كه اذان را نشنود و اهل را نبيند، رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.
و در موقع برگشتن، اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند.