جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٣ - الصفحة ١٩٤
كه ما بين زمان صلح و زمان فسخ بوده از مصالح له مىتواند نمود يا نه؟ -؟.
جواب: چون اظهر اين است كه دعوى غبن در مصالحه مسموع است، و آن موقوف به وقتى نيست بلكه هر وقت كه غبن ظاهر مىشود دعوى آن مىتوان كرد. هر چند بر وارث ظاهر شود، چون دعوى غبن مانند ساير حقوق به ميراث مىرسد الا آنچه به دليل ثابت شود خلاف آن. پس مصالحان مزبوران، بر دعوى خود باقىاند. و بعد از اثبات غبن در نزد حاكم شرع تسلط دارند و لكن چون مفروض اين است كه به سبب بيع از ملك آنها به در رفته و تسلطى بر مشترى نيست اظهر اين است كه دعوى بر عين ملك نمىتوانند كرد، بلكه قيمت آن را مىگيرند و آنچه گرفته‌اند رد مىكنند. چنانچه اظهر در بيع هم اين است. و لكن ادعاى اجرت المثل هم نمىتوانند كرد، چون قبل از فسخ مال مصالح له بود و مبيع را منتقل كرده به غير. والله العالم باحكامه.
94: سئوال: مجرد صيغه در صلح موجب لزوم مىشود - پيش از قبض مال المصالحه - يا نه؟ -؟.
جواب: در صحت و لزوم صلح، قبض و عوض شرط نيست. بلى واجب است اداى عين در صورت صلح به عوض.
95: سئوال: زيد به عمرو ادعائى داشته، چون منجر به (احلاف وتحليف) مىشد بنا را به مصالحه گذاشتند به مبلغ معينى. و بعد از چند يوم مال المصالحه مستحقا للغير بر آمده.
آيا مصالحه باطل مىشود - خواه مال المصالحه كلا و خواه جزئا مستحقا للغير بر آيد -؟.
يا نه؟.
جواب: اگر مراد اين است كه مثلا زيد ادعاى صد ريال به عمرو داشت، و مصالحه كردند دعوى را به ده عدد اشرفى يك تومانى در ذمه عمرو. و بعد از آن كه عمرو ده اشرفى را داد ظاهر شد كه آن اشرفىها، يا بعضى آنها مال بكر بوده. در اين صورت مصالحه بر هم نمىخورد. و عمرو بايد مال بكر را رد كند (1)، و ده اشرفى از مال خود بدهد. و اگر مراد اين

1: يعنى عين ده اشرفى بكر را به خود او برگردانده و ده اشرفى ديگر از مال خودش به عنوان وجه المصالحه به زيد بدهد.
(١٩٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 ... » »»
الفهرست