الغاية القصوى (فارسي) - لليزدي ترجمة الشيخ عباس قمي - ج ٢ - الصفحة ٤٢١
آلتهاى لهو مانند عود وطنبور وكمانچه وناى ودف ونقاره وامثال اينها وهم چنين آلات قمار مانند نرد وشطرنج وگنجفه اگر بجهت استعمال حرام خرند واگر انتفاع حلالى از آن متصور شود بآن هيئنى كه هست ومشترى از براى آن منفعت حلال خرد اكثر تجويز كرده‌اند وبعضى قيد كرده‌اند كه در آن صورت حرام است كه شكسته‌اش قيمتى نداشته باشد " نهم " بعضى از علما قائلند بآنكه كواكب را مؤثر تام دانستن كفر است وموثر ناقص دانستن بآنكه اوضاع فلكى را تأثير في الجمله هست مانند تأثير آفتاب در حرارت وماه در برودت اكثر فسق ميدانند واگر مأثر ندانند وگويند عادت الهى جارى شده است كه چنين وضعى كه در فلك بهم رسد فلان امر در زمين حادث شود يا آنكه حق تعالى اين را علامتى براى امرى قرار داده است حرام نيست واكثر علما نظر وفكر در علوم نجوم ويا دادن وآموختن آن را حرام ميدانند چنانچه احاديث در طبق آن دلالت دارد وبعضى فرموده‌اند كه اگر اعتقاد بتأثير نداشته باشند حرام نيست وآنچه از مجموع احاديث ظاهر شده آنستكه اوضاع اينها علامت حدوث حوادث هستند وكامل اينها علم مخصوص انبياء واوصياء عليهم السلام است وغير ايشان احاطه تامه باين علم ندارند وباين سبب واسباب ديگر از مصالح كليه منع كرده‌اند ساير خلق را از تفكر در اينها وحكم كردند بحدوث حوادث بسبب اينها وتعليم وتعلم آن را حرام كرده‌اند وفرموده‌اند منجم مانند كاهن است وكاهن مانند ساحر است وساحر مانند كافر است وكافر در جهنم است واما سعادت ونحوست كواكب نيز از احاديث ظاهر ميشود و خدا قادر است كه بدعا وتصدق وتوسل بجناب مقدس او نحوست اينها را بسعادت مبدل گرداند ونهى از رعايت ساعات فرموده‌اند مگر نكاح وزفاف وصفر وبعضى از امور كه امر باحتراز از بودن قمر در عقرب در آنها نموده‌اند واما علم هيئت افلاك وكميت وكيفيت حراكات آنها مشهور آنستكه حرام نيست بلكه بعضى مستحب دانسته‌اند بسبب آنكه باعث اطلاع بر غرائب حكمت وعظمت قدرت حق تعالى ميشود وقلبلى از آنكه مثمر مزيد اطلاع بر قبله واوقات صلوت وغير ذلك بوده باشد خوب است " دهم " شيخ شهيد (ره) فرموده است كه رمل وفال ومثل آنها حرام است با اعتقاد بمطابقه آنها با واقع زيرا كه علم غيب مخصوص خدا است واگر بر سبيلى فال نيك شنود وگويد باكى نيست زيرا كه روايت كرده‌اند كه رسول خدا فال نيك را دوست ميداشت وطيره يعنى فال بد را كراهت داشت علامه مجلسى (ره) فرموده كه احوط اين است كه
(٤٢١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 416 417 418 419 420 421 422 423 424 425 426 ... » »»