و غسل از آن استعمال از آن ظرف محسوب مىشود وان حرام است پس باطل است بلكه اگر ظرف طلا و نقره را محل ريختن آب وضو و غسل قرار دهد نيز حكم به بطلان بعيد نيست بلى اگر اتفاقا آب وضو يا غسل بريزد در آن ممكن است حكم بعدم بطلان اگر چه آن ريختن را حرام بدانيم زيرا كه در عرف وضو گرفتن بر اين وجه را مثلا استعمال آن ظرف نمىگويند ومع ذلك خالى از اشكال نيست مگر اين كه آب ريختن بر اين وجه استعمال نباشد چنانچه بعيد نيست (مسألة 14) در طلا و نقره فرقى نيست ما بين خوب و بد و معدنى و مصنوعى و مغشوش و خالص اگر غش به اندازه نباشد كه از صدق اسم بيافتد و مركب محسوب شود و بعضى از علما گفته اند كه بايد خالص باشد پس اگر صدق اسم بكند لكن صدق خلوص نكند استعمال آن جايز است نظير حرير كه حرمت پوشيدن آن بر مردان مشروط بخلوص است و اين قول بغايت ضعيف است و فرق ما بين اين مسأله ومسألة حرير است كه در حرير خالص و محض بودن شرط حرمت است در لسان دليل به خلاف ما نحن فيه كه حكم معلق است بر صدق اسم بدون اشتراط خلوص (مسألة 15) هر گاه شخص وضو گرفت يا غسل كرد از ظرف طلا يا نقره در حالى كه جاهل به حكم يا موضوع بود وضو و غسلش صحيح است (مسألة 16) ظروف غير طلا و نقره هر چند اعلى و در قيمت گران تر باشند استعمال انها جايز است هر چند از جواهرات گرانها مانند ياقوت وفيروزج باشند (مسألة 17) استعمال ظرفى كه از طلاى فرنگى ساخته شده جايز است چونكه حقيقة طلا نيست و هم چنين فضه كه آن را ورشو مىگويند استعمال آن جايز است چونكه آن هم نقره نيست بلكه مس سفيد است (مسألة 18) هر گاه شخص مضطر شود به استعمال ظرف طلا يا نقره در اكل وشرب وغيرهما جايز است استعمال آن بلى جايز نيست استعمال آن در وضو و غسل بلكه بايد تيمم كند (مسألة 19) هر گاه در حال ضرورت امر دائر شود ما بين استعمال ظرف طلا و نقره يا استعمال ظرف غصبى ظرف طلا و نقره را مقدم دارد (مسألة 20) اجير شدن از براى ساختن ظرف طلا و نقره حرام است و اجرتش هم حرام است چنانچه گذشت (مسألة 21) واجب است بر صاحب ظروف طلا و نقره شكستن انها و اما از براى غير صاحبش پس اگر بداند كه صاحب آن تقليد مىكند كسى را نگاه داشتن آن را حرام مىداند و هم آن ظرف از افراد معلوم الحرمة بوده باشد واجب است بر او كه نهى از منكر كند و اگر توقف داشته باشد نهى از منكر بر شكستن آن جايز
(٧٥)