جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٣٦٣
كرد؟.
جواب: هر گاه شخص معين است، به هر يك از اين دو اسم به قصد آن شخص مىتوان عقد كرد.
215: سؤال: جده صبيه فرزند صبيه خود را كه وفات يافته باشد، مىتواند شير داد يا نه؟ -؟.
جواب: حرمت رضاع جده فرزند دختر خود را به جهت آن است كه موجب حرام شدن آن دختر است بر شوهر خود. و اين كه شوهر دختر ديگر از اولاد صاحب اين شير نمىتواند خواست. و هم چنين از اولاد مرضعه نمىتواند خواست. اما هر گاه دختر مرده باشد [و] شوهر او نمىخواهد دختر ديگر از آن شخص بگيرد، مانعى نمىدانم، الا (احتياط منزله) به جهت حرام شدن جده به شوهر خودش. و احوط ملاحظه آن است هر چند وجوب آن بر حقير معلوم نيست.
216: سؤال: زيد دختر عمرو را خطبه نموده، مبلغى نقد مع بعض اجناس ديگر به خانه عمرو مذكور بر سبيل تعارفى كه در آن بلد مىباشد، فرستاده. و قدرى تنخواه از عمرو مذكور نيز طلب داشته [كه] او را متمم تنخواه نقد مذكور كه متعارف است كه خانه عروس از داماد مىگيرند و به مصرف رخوت عروس مىرسانند نموده. و بعد از آمدن عروس به خانه زيد معلوم شده كه از نقدين مذكورين چيزى به مصرف متعارف مذكوره نرسانيده اند. آيا در اين صورت زيد مىتواند مطالبه طلب و نقدى كه به خانه عروس فرستاده نمايد يا نه؟
جواب: هر گاه متعارف است كه آن تنخواه را به مصرف رخوت و اسباب عروس برسانند و به اين قصد داده است، و معلوم شود كه به اين مصرف نرسانيده اند، مىتواند مطالبه نمايد. و اگر سخنى داشته باشند به مرافعه حاضر شوند. والله العالم.
217: سؤال: هر گاه ولى كبيره به اذن او او را به عقد زيد در آورد، به صداق يك ختم قرآن يا چند سال نماز و روزه كه زيد از براى پدر آن ولى بكند. آيا آن عقد صحيح است؟ و اين مهر لازم است يا نه؟ و هر گاه مهر چيز معينى باشد و امور مذكوره را در ضمن عقد شرط كرده باشد چه حال دارد؟ و حال آن كه منكوحه مىگويد كه من از اين شرط خبر ندارم.
جواب: اجير شدن زوج از براى ولى زوجه در امرى از امور، و آن را مهر قرار دادن به
(٣٦٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 358 359 360 361 362 363 364 365 366 367 368 ... » »»
الفهرست