جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ١٣٦
و حملى كه از براى روايت كرده‌اند كه مراد معذوريت در جاهل به وجوب قصر باشد از براى مسافر، هر چند بعيد است از لفظ، اما وجهى است در جمع بين الادله و باكى نيست، زيرا كه روايت مقاومت نمىكند با دليل عدم صحت، چون سند آن ضعيف (1) است به سبب موسى بن عمر كه مشترك است ما بين ثقه و غير ثقه، بلكه ظاهر اين است در اينجا، موسى بن عمر بن يزيد بن ذبيان صيقل است به قرينه روايت سعد بن عبد الله از او و آن ثقه نيست.
302 - سؤال: در خصوص پارچه حرير كه در سر قصب (2) واليجه (3) مىبافند و در بريدن زياده بر چهار انگشت به رخوت مىافتد، چه صورت دارد؟
جواب: اظهر صحت نماز است در آن، به دليل اصل وعدم تبادر اين از اخبار منع، وعدم احتمال دخول اين در حرير كه در اخبار، تجويز آن نشده.
303 - سؤال: در مرشد العوام فرموده‌اند كه سجده سهو را مقدم بر اجزاى منسيه نمايند، چنين است يا خير؟
جواب: چنين است، دلالت مىكند بر آن اخبارى كه دلالت مىكند بر اينكه وجوب آن فورى است و مؤيد اين است بعضى اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه قبل از سلام بايد كرد، هر چند اظهر واشهر اين است كه محل او بعد از سلام است ودلالت مىكند بر اين

1: دليل اين سخن معلوم نيست به سند حديث توجه فرمائيد: عنا (محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى) عن موسى بن عمر، عن على بن نعمان، عن منصور بن حازم. همه اين سلسله سند توثيق شده‌اند، موسى بن عمر را نجاشى در صفحه 289 رجالش وعلامه در صفحه 81 خلاصة الرجال و اردبيلى در ج 2 ص 278، توثيق كرده‌اند.
مرحوم ميرزا ميان وى و موسى بن عمر بن يزيد اشتباه مىكند كه توثيق نشده است در حالى كه فرد مورد بحث ما موسى بن عمر بن بزيع مولى منصور است كه محمد بن يحيى از او نقل روايت مىكند. ولى از موسى بن عمر بن يزيد، محمد بن احمد بن يحيى نقل حديث مىكند و اين دو با هم فرق دارند. البته هر دو " موسى بن عمر " از اصحاب امام رضا (ع) هستند، بنابر اين فرمايش ميرزا: " مشترك است ما بين ثقه و غير ثقه " به قول خودش صورتى ندارد و كاملا مشخص است كه مراد " موسى بن عمر بن بزيع " است بدليل نام " محمد بن يحيى " و نام " منصور " در سند حديث و اساسا نام " سعد بن عبد الله " در اين حديث نيست.
2 و 3: در ذيل مسئله 273 توضيح داده شد.
(١٣٦)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 ... » »»
الفهرست