(السلام عليك يابن رسول الله).
ج - سلام بر تو باد اى پسر پيغمبر خدا.
ش - " ابن " از الفاظى است كه همزه وصل در اوائل آنها بدل محذوف زياد شده، واشتقاق او از بنا است به جهت اينكه وجود پسر مبتنى بر پدر است چنانچه در (مجمع البيان) مذكور است، نه از (بنو) چنانچه معروف است، و شاهد او است، عدم استعمال ساير تراكيب (بنو) ووجود بنوت شاهد قول ثانى تنواند شد، به جهت ورود فتوت با اينكه تثنيه فتى فتيان است، وقلت تبديل " ياء " به " تاء " چنانچه در بنت است معارضه با عدم ورود " بنو " نتواند نمود.
از اين روى از راغب اصفهنى وابن سيده در (محكم) اختيار احتمال اول نقل شده، و بر فرض تعادل أدله جاى توقف و ترديد است، چنانچه در (قاموس) است، و از اخفش حكايت شده، و جزم بوجه ثانى وجهى ندارد.
" رسول " لغتا بمعنى مرسل است، واصطلاحا أخص از نبى است، بالجمله مناسب است در شرح اين فقره اشارتى به دليل اين شود كه جناب سيد الشهداء عليه السلام است و حضرت مجتبى عليه السلام و ساير ائمه هدى عليهم السلام پسران پيغمبر بوده اند اگر چه اين مطلب از مسلمات فرقه اماميه است، و از اخبار وآثار بسر حد ضرورت رسيده ولى چون مخالف در اين مسألة بعض اهل سنت و جماعت اند، بايد به ادلهاى كه نزد ايشان معتبر باشد استدلال نمود، لهذا اكتفاء به دو آيه از كتاب كريم، و چند خبر از طريقه اهل سنت و جماعت - كه استخراج از كتب معتبره علماء ايشان كرده ام - بر وجه اختصار مىشود تا شكى وشبههاى در دل هيچ كس از ناظرين باقى نماند، و عقايد شنوندهگان زياده محكم و ثابت الاركان شود.