مظلومترين پيامبر (فارسي) - سيد عليرضا حسيني - الصفحة ١٣
مىدانستند: او به طهارت و نظافت پايبند و از پليدى گريزان است، بر سر او زباله مىريختند. هر كس به وى ايمان مىآورد و به آئين او مىگرويد، با شكنجه‌هاى گوناگون او را كيفر مىكردند تا شايد از يارى وى دست بردارد. گاه اين شكنجه‌ها به شهادت آنان منجر مىگرديد، مانند شهادت، سميه و ياسر پدر و مادر - شهيد فئه باغيه در جنگ صفين - عمار.
مدتى او ويارانش در شعب ابى طالب محاصره و از آب و غذا ممنوع بودند، تا شايد آن بزرگوار از دعوتش دست بردارد.
بالاخره با رحلت ابو طالب عموى بزرگوارش و خديجه ام المؤمنين، دو بازوى نيرومند حضرت محمد بن عبد الله ((صلى الله عليه وآله و سلم))، جرأت مشركين افزون شد و آن حضرت ناگزير به هجرت گرديد، به مدينه كوچ كرد.
ظلم و ستمى كه در اين مرحله بر آن حضرت از سوى مشركان مىرفت، بعيد نبود، زيرا، از سوى كسانى بود كه آشكارا با وى دشمنى مىكردند، و در عقيده مخالف وى بودند، از اينرو چندان نياز به بيان ندارد، و به همين مختصر اشاره بسنده مىكنيم.
(١٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 ... » »»