مظلومترين پيامبر (فارسي) - سيد عليرضا حسيني - الصفحة ١٢
نبوت گرديد، و فرمان داده شد تا بخواند (1)، به پا خيزد، بترساند، (2) بشارت دهد، (3) خلاصه بدرخشد و توحيد و جميع كمالاتى كه در خود او برگرفته از توحيد بود را نشر دهد و با شرك و همه پليديهايى كه از آن برخاسته بستيزد و مبارزه كند.
با تابش خورشيد نبوت، هجوم ظلم و ستم از سوى خفاش صفتان جفا پيشهء ستمگر شروع شد. وى آنان را به زندگى و حيات و سعادت فرا مىخواند، و آنها مىانديشيدند، چگونه وى را بيازارند؟
او از چه بيشتر متنفر است؟ تا با همان او را آزرده خاطر كنند.
مىدانستند: او از همگان خردمندتر، از حماقت و جهل متنفر است، او را مجنون مىخواندند.
مىدانستند: او از حيله و تزوير سخت گريزان و به صداقت و يك رنگى متصف است، او را ساحر و جادوگر مىخواندند.
مىدانستند: او صادق و امين و راستگو است و دروغ و خيانت در قاموس زندگيش راه ندارد، او را دروغگو مىخواندند.

1 - * (إقرء بسم ربك الذي خلق) * سورة العلق آية 1 2 - * (قم فأنذر) * سورة المدثر آية 2 3 - * (فبشر عباد * الذين يستمعون القول فيتبعون أحسنه) * سورة الزمر آية 17 و 18
(١٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 ... » »»