چهارده نور پاك (فارسي) - دكتر عقيقى بخشايشي - ج ٥ - الصفحة ٦٨٨
نصرانى چون احساس كرد كه كشته خواهد شد، به يزيد گفت: " آيا مرا مى كشى؟ " گفت: " آرى ".
گفت: " پس بدان كه ديشب، پيغمبر شما را در خواب ديدم. به من فرمود: " اى نصرانى! تو از اهل بهشتى ". من از اين بشارت تعجب كردم. اينك مى گويم: " اشهد ان لا إله الا الله وأشهد ان محمدا رسول الله " پس از آن سر مقدس حسين (عليه السلام) را به سينه مى چسبانيد و آن را مى بوسيد و مى گريست تا كشته شد.
داستان منهال راوى مى گويد: يكى از روزها، زين العابدين (عليه السلام) از خانه بيرون رفت تا در بازارهاى دمشق قدم بزند. منهال بن عمرو پيش آمد و گفت: " در چه حالى صبح را به شب رساندى، اى پسر پيغمبر؟ " فرمود: " به گونه اى صبح كرديم كه بنى اسرائيل در ميان قوم فرعون صبح مى كردند كه پسران آنها را مى كشتند و زنها را زنده مى گذاشتند.
اى منهال! جماعت عرب بر عجم افتخار مى كنند كه محمد (صلى الله عليه وآله) عرب است و قريش بر تمام عرب افتخار مى كند كه محمد (صلى الله عليه وآله) از طايفهء آنهاست، در حالى كه ما اهل بيت او هستيم، ولى حق ما را غصب كردند و ما را كشتند و پراكنده ساختند. پس إنا لله وانا اليه راجعون از آنچه كه ما شب را با آن به صبح رسانديم، اى منهال! " [يعنى شب را با مصيبتى بزرگ به صبح رسانديم كه آن را به حساب خداوند مى گذاريم.] مهيار ديلمى (1) اين شعر خود را چه نيكو سروده است:
" براى احترام رسول خدا (ص)، چوبهاى منبرش را تعظيم مى كنند، ولى فرزندان او را زير پاى خودشان مى گذارند. به چه قانونى فرزندان پيغمبر تابع شما شوند؟ در صورتى كه افتخار شما به اين است كه از ياران و تابعان او هستيد ".

1. مهيار بن مرزويه ديلمى، شاعرى داراى ابتكار و نوآورى بود. در سال 428 در بغداد درگذشت. (الاعلام، ج 7، ص 317).
(٦٨٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 683 684 685 686 687 688 689 690 691 692 693 ... » »»
الفهرست
الرقم العنوان الصفحة
1 شناسنامهء مبارك امام حسين (ع) 568
2 پيشگفتار مترجم 569
3 نخستين مقتل و روايتگر آن 570
4 مرحله دوم مقتل نگارى 571
5 مؤلف لهوف كيست؟ 573
6 مشايخ سيد بن طاووس 574
7 شاگردان و راويان از او 575
8 تأليفات او 575
9 پيشگفتار مؤلف 577
10 گفتارى از مؤلف 582
11 بخش اول / از ولادت تا شهادت ولادت 587
12 خواب أم الفضل و تعبير آن 587
13 خبر از شهادت حسين (عليه السلام) 588
14 مرگ معاويه و نامه يزيد درباره اخذ بيعت 591
15 اطلاع حسين (عليه السلام) از شهادت خود 593
16 مهاجرت حسين (عليه السلام) از مدينه 596
17 دعوت اهل كوفه از حسين 596
18 اعزام مسلم به كوفه 599
19 ابن زياد فرماندار كوفه شد 599
20 پناهندگى مسلم به خانهء هانى بن عروه 603
21 قيام مسلم بن عقيل 607
22 مسلم و هانى و شهادت آنان 610
23 عزيمت حسين (عليه السلام) به سوى عراق 611
24 گفتار طبرى 612
25 حركت كاروان حسين از مكه 613
26 تخلف محمد بن حنفيه از همراهى امام (عليه السلام) 613
27 فرشتگان و درخواست يارى حسين (عليه السلام) 614
28 توقيف هديه بحير بن ريسان 615
29 ملاقات حسين (عليه السلام) با اباهره 616
30 تشرف زهير بن قين 617
31 شهادت قيس بن مسهر 619
32 جلوگيرى حر بن يزيد 620
33 ورود حسين (عليه السلام) به كربلا 621
34 بى تابى زينب (س) 622
35 بخش دوم / توصيف جنگ و شهادت نخستين خطبه حسين (عليه السلام) 626
36 امان خواهى براى عباس (عليه السلام) و برادران 628
37 آخرين شب 629
38 بامداد عاشورا 632
39 عمر بن سعد، آغازگر جنگ 635
40 حر و ملاقات امام حسين (عليه السلام) 636
41 غلام سياه و كارزار او 639
42 نماز ظهر عاشورا 640
43 شهادت على اكبر (عليه السلام) 641
44 شهادت حضرت قاسم (عليه السلام) 642
45 طفل شيرخوار 643
46 فداكارى و شهادت سردار كربلا 644
47 سالار شهيدان به كارزار مى رود 645
48 شهادت عبد الله بن الحسن (عليه السلام) 646
49 شهادت امام حسين (عليه السلام) 647
50 واپسين لحظه ها 650
51 لحظات بعد از شهادت 650
52 غارت خيام و سوزاندن آنها 651
53 زينب (س) و نعش برادر 652
54 عواقب كار قاتلان حسين (عليه السلام) 655
55 محشر و فاطمه زهرا (س) 655
56 بخش سوم / حوادث پس از شهادت 660
57 ورود اسيران به كوفه 661
58 زينب (س) خطبه مى خواند 662
59 خطابه فاطمه بنت الحسين (عليه السلام) 664
60 خطابه ام كلثوم (س) 666
61 خطابه امام سجاد (عليه السلام) 667
62 ورود به دار الإماره 669
63 رشادت عبد الله بن عفيف 672
64 از كوفه به شام 675
65 اهل بيت (عليه السلام) و دروازه شام 677
66 داستان پيرمرد شامى 678
67 مجلس يزيد 679
68 خطبه زينب (س) 680
69 داستان مرد شامى و مجلس يزيد 684
70 خواب سكينه (س) 685
71 سفير پادشاه روم 686
72 كنيسه حافر 687
73 داستان منهال 688
74 اهل بيت (عليه السلام) و كربلا 690
75 نزديك مدينه 690
76 خطبه حضرت سجاد (عليه السلام) نزديك مدينه 692
77 منازل و بيوت مدينه 694