جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ٤
على الذاتيات وهو ايضا مخالف لطريقة التحديد.
6 - سؤال: هرگاه در حين غسل دادن ميت قطيفه بر روى تخته كشيده و ميت را بر روى قطيفه گذاشته غسل بدهيم يا قطيفه را در زير سر ميت نهيم و غسل دهيم صحيح است يا نه و قول به عدم صحة آن (به جهت آنكه قطيفه مزبوره متنجس به سبب ميت مىشود و ملصق به بدن ميت مىشود و ميت را بالعرض نجس مىنمايد و حال آن كه ازاله نجاست قبل از غسل واجب است) صورت دارد يا نه و يا واهى است و ازاله اين نجاست كه مستند به موت است لازم است و يا لازم الازاله، نجاست غير مستند به موت است؟
جواب: خلافى نيست و شكى نيست در وجوب ازاله نجاست از بدن بعنوان شستن، قبل از شروع نجاست موتيه، و نجاست موتيه رفع نمىشود الا به عمل آوردن اغسال ثلثه و نجاست موتيه هم در حكم ساير نجاسات است در اين كه ملاقى ميت با رطوبت نجس مىشود اشكالى هم در نجاست متنجس، نيست و شكى در وجوب تطهير متنجس نيست و بدون تطهير متنجس است و تطهير ثوب محتاج به عصر است خصوصا بين الغسلتين، ومفروض اين است كه تطهير جامع شرايط به عمل نيامده است. و اينكه غسلات ثلث مطهر نجاست موتيه بدن ميت باشد مستلزم آن نيست كه مطهر ثوب متنجس به نجاست موتيه باشد و آنچه مشهور است ميان علما " هرگاه جسم طاهرى در عصير واقع شد قبل از غليان يا بعد از آن و غليان به عمل آمد ذهاب تلثين، مطهر آن جسم طاهر هم هست " مخرج است بدليل، و همچنين در سركه هر چند آخوند ملا احمد اردبيلى (ره) در آن هم اشكال كرده.
بلى از اخبار به دلالت تبعيت كه را " دليل اشاره " مىگويند ظاهر مىشود پاك شدن جامه ميت هر گاه در آن غسل بدهند ميت را و هم چنين خرقه و لنگ ساتر عورت چون از لوازم اكتفا است به غسل ميت از تطهير آنها و قياس كردن قطيفه مذكوره به آنها مشكل است. پس بنابراين پاك شدن تخته و لباس و بدن غسال و امثال آن در مواضعى كه آب آخرى تطهير آنها را نكرده باشد از بابت طاهر شدن مزاولات طبخ عصير ومزاولات نزح، بنا، بر قول به نجاست خواهد بود.
وقطيفه مذكوره از جمله مزاولات نيست چون غالبا غسل دادن توقفى بر آن ندارد و
(٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 25 26 1 2 3 4 5 6 7 8 9 ... » »»
الفهرست