اين قبرها در كنار هم تا سال 500 هجرى شكل و وضعى عادى داشت، به آن محل كم كم پس از چندى عنوان مشهد الرضا (عليه السلام) داده شد (يعنى محل شهادت رضا يا شهود رضا) بطورى كه نوشته اند اولين بار در زمان حكومت سلجوقيان يك ضريح نقره اى توسط مردى از اهالى ايران قبل از اين كه مسلمان شود و هنوز زرتشتى بود براى دور قبر درست شد، زيرا وى در اثر توسل به آن حضرت از بيمارى صعب العلاج كه داشت بهبود يافته بود.
ابن بطوطه در سفر نامه خود ياد آور شده است كه در سال 734 هجرى از حريم رضوى ديدن كرده است كه به صورت صندوقى چوبين بود كه از صفحاتى از نقره پوشيده شده بود.
در زمان صفويه كه به جهاتى توجه به اين گونه امور زياد شد، براى اولين بار ضريح طلاكوب براى آن قبر تهيه و نصب شد.
البته پس از مدتى آن ضريح و اشياء قيمتى توسط يكى از " ازبكيان " مورد هجوم و غارت قرار گرفت، و از جمله اشياء غارت شده قطعه الماس منحصر به فردى بود كه بزرگى آن به اندازه يك تخم مرغ بوده است.
از آن روز به بعد مرتبا اين قبر مورد توجه علاقمندان بوده است و هدايا و موقوفات بسيارى به عنوان صاحب آن قبر تقديم شده و مىشود.
پيامى از آن حضرت به دوستانش حضرت عبد العظيم نقل مىكند: در ديدارى كه از امام داشتم وقتى خواستم حركت كنم آن حضرت فرمود: