خود وافراد تحت تكفل خود دارد از دست ندهد، پس اگر با رفتن به حج مجبور شود مثلا زمين كشاورزى خود را بفروشد يا سرمايه و يا منبع در آمد خود را كه مورد احتياج او است صرف حج كند و پس از بازگشت چيزى كه با آن كسب كند نداشته باشد مستطيع نيست.
" مسأله 1917 " كسى كه بدون داشتن خانه ملكى نياز او بر طرف نمىشود و به مشقت مىافتد، وقتى حج بر او واجب مىشود كه پول خانه را هم داشته باشد.
" مسأله 1918 " زنى كه مىتواند به حج برود اگر بعد از برگشتن مالى از خود نداشته باشد و شوهرش هم مثلا فقير باشد و نتواند مخارج او را بدهد و ناچار شود كه به سختى زندگى كند، حج بر او واجب نيست، ولى اگر شوهرش تمكن دارد و مخارج او را مىدهد با داشتن هزينه رفت و برگشت مستطيع مىشود.
" مسأله 1919 " كسى كه در راه حج براى خدمت يا رانندگى يا خبرنگارى و امثال اينها اجير مىشود، يا به عنوان روحانى كاروان يا ناظر يا پزشك يا پرستار و يا عناوين ديگر او را به حج مىبرند و مىتواند با انجام كارش بدون زحمت حج كامل را بجا آورد و هزينه افراد تحت تكفل خود را نيز تا هنگام برگشت دارد، پس از پذيرفتن اين قبيل خدمات حج بر او واجب مىشود، و در اين قبيل افراد لازم نيست بعد از برگشتن سرمايه و ملكى داشته باشند.
" مسأله 1920 " اگر مخارج رفت و برگشت سفر حج و مخارج عائله كسى را در مدتى كه به حج مىرود و برمىگردد به او بدهند كه حج بجا آورد ولى ملك او نكنند، در صورتى كه اطمينان داشته باشد از او پس نمىگيرند حج بر او واجب مىشود. همچنين اگر اين مخارج را به او ببخشند و شرط كنند كه حج بجا آورد، بنابر احتياط واجب بايد قبول نمايد و حج بر او واجب مىشود، هر چند قرض داشته باشد و موقع برگشتن مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد، ولى اگر قبول بخشش براى او مستلزم ذلت و خوارى باشد قبول آن واجب نيست.
" مسأله 1921 " كسى كه مخارج او را داده اند و حج بر او واجب شده و آن را بجا آورده، چنانچه مالى از خود پيدا كند لازم نيست دوباره به حج برود، هر چند احوط است.
" مسأله 1922 " ميزان در وجوب حج، استطاعت از جايى است كه فعلا در آنجا مىباشد. پس اگر كسى در وطن خود سكونت دارد و در آنجا مستطيع نيست حج بر او واجب نمىباشد، هر چند به مقدار حج ميقاتى مال داشته باشد. ولى اگر براى كارى به