سيرى در الغدير (فارسي) - محمد أميني نجفى - الصفحة ٣٥
الله عليه مطلب ديگرى نيز قابل توجه است وآن اينكه: حضرت امير المؤمنين، حضرت زهرا، امام حسن وامام حسين عليهم السلام وبرخى از ديگر صحابه همواره در مقابل مخالفان به حديث غدير استناد واحتجاج نموده اند. (14) حديث غدير وآيات قرآنى در خصوص واقعه غدير سه آيه نازل شده است (15) كه به قرار زير است:
1 - (آيه تبليغ): يا ايها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس [اى پيامبر آنچه را كه از جانب خدا بر تو نازل شده است به خلق برسان كه اگر چنين نكنى رسالت خويش را تبليغ نكرده اى، وخدا تو را (در اين راه) از شر مردم حفظ خواهد كرد - مائده - 67 -]. (16) 2 - (آيه اكمال): اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى ورضيت لكم الاسلام دينا [امروز دين شما را كامل نمودم ونعمتم را بر شما تمام كردم - مائده 3 -]. (17) 3 - (آيه سأل سائل): سأل سائل بعذاب واقع * للكافرين ليس له دافع * من الله ذى المعارج * [سائلى از عذاب حتمى قيامت سؤال كرد، كافرين عذاب قيامت را دفع نتوانند نمود، چرا كه عذاب قيامت از سوى خداوند آسمانهاست - معارج 1 - 3]. (18) * (هامش) * (14) تفصيل اين موضوع بهمراه مصادر مربوطه در الغدير 1 / 159 - 213 درج است.
(15) رجوع بفرماييد به الغدير ج 1 / 214 - 266.
(16) اسباب النزول ص 16، شواهد التنزيل ج 1 / 156 - 160 تفسير فخر رازى ج 3 / 636، كنز العمال ج 6 / 153، الفصول المهمة (ابن صباغ) ص 24، تفسير نظام الدين نيسابورى ج 6 / 170، الدر المنثور ج 2 / 298، ينابيع الموده ص 120، تفسير منار ج 6 / 463، فتح القدير ج 2 / 57 العمده ص 49....
(17) تفسير فخر رازى ج 3 / 528، 529، البداية والنهايه ج 5 / 214، تفسير ابن كثير ج 2 / 14، تاريخ بغداد ج 8 / 290، شواهد التنزيل ج 1 / 187، 193، مناقب خوارزمى ص 80، تذكرة الخواص ص 34، فرائد السمطين - باب 12 - ج 1 / 73، الا تقان ج 1 / 23، در المنثور ج 2 / 258، 259....
(18) اجمال شأن نزول آيه " سأل سائل... " اين است كه روزى پس از واقعه غدير، جابر بن نضر (و برخى نوشته‌اند حارث بن نعمان) نزد پيامبر آمد و گفت: اى محمد! تو از طرف خدا به ما امر كردى كه به يگانگى خداوند و رسالت تو شهادت دهيم، ما هم قبول كرديم. بعد ما را به نماز و روزه و حج و زكات امر نمودى، باز هم پذيرفتيم، حال به اينها راضى نشده اى، دست پسر عمويت (على) را بلند مىكنى و او را بر تر از ما قرار مىدهى و مىگويى " من كنت مولاه فعلى مولاه ". اى محمد! اين چيزى كه درباره على گفتى از جانب خودت بود (*) =
(٣٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 ... » »»